در کارم از قدرت تصمیمگیري قابل ملاحظهاي برخوردار هستم. پیش از مراجعه به محل کار، برای حضور در فضای کاری خود شوق دارم كار من لذت بخش است. در جهاد دانشگاهی فرصت درس گرفتن از اشتباهات داده نمیشود. در جهاد دانشگاهی امکان ترفیع، رشد و تعالی من وجود دارد. در صورت ایجاد شرایط شغلی بهتر، جهاد را ترک خواهم کرد. احساس ناامنی شغلی و بیکار شدن دارم. تصمیم من مبنی بر کار در جهاد اشتباه بوده است. دانش و مهارت من در فرایند کار افزایش پیدا میکند. از فرصتي كه براي ارتقا و ترفيع دارم راضيم. به نظر من، جهاد دانشگاهی در جهت و مسیر درستی در حال پیشرفت است. اضافه کاريها عادلانه توزيع نميشود ميزان حقوقم را در مقايسه با سایر همکارانم عادلانه است از پرداخت به موقع حقوق رضایت دارم حقوق من در مقایسه با شغل مشابه در شرکت یا سازمان دیگر یکسان است. مزایای جانبی و خدمات رفاهی جهاد دانشگاهی را کافی و مفید میدانم. (امکانات اقامتی، بن سفر، بن کتاب، کالا و…) حقوقم تمامی نیازهاي زندگیام را بر آورده نمیسازد. نگاه من به ماهیت و فرایند کار با نگاه مدیرم در یک راستا نیست. در صورت اختلاف نظر با مدیر امکان گفتگو و حل مسئله وجود دارد. مدیر من، مناسب جایگاهی است که در آن قرار دارد. مدیر من به رشد و توسعه حرفهای من کمک میکند. ساز و کار ارزیابی عملکرد افراد در بخشی که من هستم عادلانه نیست. از اتفاقات و تغییرات به وجود آمده در جهاد دانشگاهی به موقع مطلع میشوم. احساس میکنم رضایت من برای جهاد دانشگاهی اهمیتی ندارد. مديران جهاد از دانش كافي براي انجام كارها برخوردارند. مديريت جهاد توجهي به نيازهاي مادي اعضاء ندارد. مديران جهاد به تا حد توان به وعدههايي كه میدهند عمل میکنند. شايستگي افراد در انتخاب جهادگر نمونه در نظر گرفته میشود. به همکارانم علاقه مند هستم. رفتار همکارانم با من محترمانه است. پرخاش، جدال و ستيز بین همکاران در محيط كار زياد است. از همکاران جهادیام بازخوردهای مفیدی دریافت میکنم. در نهایت مجبور هستم فعالیتهای عقبافتاده همکارانم را انجام دهم. مسئولیتهای کار من شفاف و واضح است. آموزشهای ضمن خدمت ارائه شده در جهاد دانشگاهی به رشد تواناییهای من کمک میکند. حقوق من متناسب با وظايف شغليام است چیدمان فضای کاریام ( رنگآمیزی، نور و…) براي کار کردن قابل قبول است مديران جهاد بيشتر براساس رابطه كارها را پيش ميبرند. وظایف محول شده به من در جهاد فراتر از مسئولیت تعریف شده برای شغلم است. همۀ وسايل مورد نیاز کارم را در اختيار دارم. در جهاد به نظرات من اهمیت داده میشود و میتوانم پیشنهادهایم را برای بهبود فرایندها ابراز کنم. معمولا در فرایند کاری خود استرس دارم. در قبال كاري كه در جهاد انجام مي دهم حقوق منصفانه اي به من پرداخت نمي شود. محل کارم از نظافت کافي و به موقع برخوردار است. جهاد دانشگاهی افراد را به طور دائم (قطعی) استخدام میکند. در شغل فعلیام مسئولیتهای زیادی به عهده دارم. مسئولیتهای کار من شفاف و واضح است. افرادي که در قسمت من کار میکنند، همکاري زیادي با من دارند. در جهاد دانشگاهی پارتيبازي جهت ارتقای شغلی و دستیابی به مزایا وجود دارد. امکان پيشرفت افراد در جهاد به همان نسبتي است كه مي توانست در ساير سازمانها باشند. درشغل من بسياری از مقررات و برنامه های جهاد، مانع ازآن مي شوند که کار به خوبی انجام گيرد. احساس مي كنم از كاري كه در جهاد انجام مي دهم قدرداني نمي شود